آزربایجان اوشاقی(بچه آزربایجان)
سومین بخش از اسامی ترکی دخترانه این پست رو به خودش اختصاص داده پارلا :بدرخش!تابناک شو ! تان گول:گلی که صبح زود بشکفد ،گل صبحگاهی
پارلار :نور می افشاند ،می درخشد
پارلاش :روشنی ،درخشندگی
پارلاک :نورافشان ،بَرّاق وتابناک
پَتَک :کندو
پَک اؤز :دارای صبرواستقامت
پیرلانتا :برلیان ،الماس تراش خورده ،سنگ ذی قیمتی که در برابرنوربه رنگهای زیبا ومتنوعی گراید
پینار:چشمه ،چشمه جوشان آب اززمین
تئللی :دختری با گیسوی بلندوزیبا ،دارای زلفهای زیباومُزیِّن
تئل نار:زیبارویی که موهایش درخشان چون آتش است
تئلناز:دختری با گیسوی ناز وقشنگ
تئل نور :دارای موهای شفاف وبرّاق
تابراک :سرزنده ،زرنگ وکاری ،قبراق وسرحال *
تاتلی :بامزه وبانمک
تاچلی:آنکه تاج برسرداشته باشد
تارو :به حالت ظریف درآورنده ،به هیجان آمدن ،عصبانی گشتن
تاریم :چادر ،خانه ،مکان ،سر پوشیده
تالکوک :محل اتصال کوه هابه همدیگر
تان آک :سرخی افق ،عجیب وغریب *
تان آل :نظیرشفق ،مایه حیرت ،عجیب *
تان زَر:طلای غیر عادی وعجیب
تان سو :خارق العاده ،بسیارعجیب
تان ییلدیز:ستاره ،زهره ،ونوس*
تایسیز :بی همتا
تَجیم :تجارت ،خرید وفروش *
تَرگول :گل نوشکفته ،شکوفه تازه
تَرنیسه :دختر جوان وبا طراوت
تَک آی :ماه یگانه ،ماه تک وبی همتا ،زیباروی بی نظیر*
تَکسین :یکی یکدانه ،یگانه ،بی نظیر
تَک گول :گل بی نظیر،آنکه در زیبایی بی نظیراست
تَگیر:ارزش ،بهاء ،قیمت *
َتن آی :همانند وهمسان ماه ،نظیرماه
توپاز :نوعی سنگ الوان وقیمتی *
توراج :نوعی پرنده از تیر? ماکیان شبیه به مرغ باگوشت بسیار لذیذ
تویقو(دویغو):احساس ،عاطفه ،درک*
توران :نامی بود که ایرانیان باستان به محل زندگی وسرزمین ترکهانسبت دادند ،زیستگاه ترکها *
تورانلی : اهل توران زمین،ترک *
تورک تَن :از جمعیت وتبار ترکها*
تورمَن :مرغوب وبا کیفیت ،اعلا*
تورناز:دخترترک ونازدار
تولین :آنکه بسیار ظریف دیده می شود، آینه
توماقان :گل نیلوفر
تونا :نام ترکی رود« دونای» که پس از رود وولگا واقع در اروپا طولانی ترین محسوب می شود*
جئیران : غزال ،آهو
جان ایپک : آنکه روح وقلبش همچون ابریشم لطیف وظریف است
جان سِئل :متعلّق به روح وجان ،زنده وجاندار
جان سونار:کسیکه جان ودلش رادر تَبَق اخلاص گذارد ،آنکه از جانش نیزدریغ نورزد
جان سوی : آنکه از تبارنیاکانی نیکو وقدرتمند باشد *
جان شَن : مسرور وبانشاط ،خوشبخت ، خوشحال وسرزنده
جَرَن :جیران،گوزن ماده،کاربرداین نام بصورت «جَران »نیزدیده می شود
جیلوه لی :باناز وغمزه ،آنکه عشوه وکرشمه کند
جیلوه ناز : نازنین ،دارای ناز وغمزه ،عشوه گر
چئچئن: زیبا،برازنده وخوشایند*
چاغداش :معاصر، هم عصر، زندگی کردن در یک برهه زمانی واحد *
چاغری : شاهین شکاری ،طرلان؛ دعوت کردن ،بیانیه ،فراخواندن *
چاغلار :آبشار، آبی که جوشان وهمراه باغلیان وکف جاری گردد *
چاغلایان : آبشار،آبشار مصنوعی ،آب یارودی که از یک مکان مرتفع سرازیر گردد *
چاقیر : نام مخلوط با خاکستری ،پرنده شاهین تند وتیزودرشت *
چایلان :ماسه زار ،ریگزار *
چلنگ : حلقه گل ، تاج طلایی یانقره ای
چولپان : ستاره زهریاناهید،ونوس *
چیچک :شکوفه ، گلهای گیاهان ودرختان که دارای رنگها ورایحه های متنوّعند
چیچک ناز:نازنین همانند گل ،زیبا رخسارعشوه گر
چیلَک :گیاه توت فرنگی ومیوه آن
چیم ناز : بسیار ناز کننده ،دارای عشوه وناز
حاک سال :منسوب به حق وحقیقت ،درارتباط با حق*
حورال: آزاد، مستقل،آزاده*
خاتون:درزن ،عیال،زوجه وهمسر
خانیم :عنوانی است مختص بانوان وبرگرفته از کلمه خان
خانیم زَر: خانمی نظیر طلا
دادلی : خوشمزه،بامزه
داغشَن : شادی وسرور کوهستان
دالغا:موج
دانشن :فجر شادی
دَفنه : درخت همیشه سبزی که ازبرگهایش درصنایع غذایی استفاده می شود،درختچه غاز،درختچه برگ بو
دَنیز : بحر یا دریا ،آن بخش ازکره زمین که ازآب پوشیده شده ،دریای آب شوری که با خشکی احاطه شود،وسیع وگسترده،افزون،بی نهایت *
دورا : قله کوه
دور تَکین : همچون دُرّ،نظیر مروارید ،عزیز ودوست داشتنی
دوردانه:مرکب ازکلمه عربی «دورّ»وواژه فارسی دانه می باشد،دانه مروارید،دُرّ،لولو،عزیزومحبوب،خلف یااولاد گرامی ودوست داشتنی
دورنا:درنا
دوزگون : راست ودرست،عاری ازکجی وانحراف،مطابق باقاعده واصول ،بدون کمی وکاستی،کامل *
دوزلو: بانمک ،ملیح ،باملاحت
دولغون: پر ،تمام
دولقون : تمام وکامل ،پروانباشته شده ، دارای مضمون،مهم،والا،برتر*
دونیا :کائنات ،کره زمین ،عالم هستی ،عالم اجتماعی انسانها
دویسال : دارای احساس وعاطفه ،صاحب حس وادراک واندر یافت ظریف،حسّاس
دویغو: درک ودریافت حوادث عالم خارج،قابلیت فهم وادراک،متوجه شدن وآگاهی یافتن *
دیرلیک :آسایش ،امن وامان ،آرامش ،حیات ،تفاهم وسازش متقابل دیکمَن: رأس ،نوک ،قله کوه *
دیلَک: آرزو وخواسته،مراد،خواهش *
دوکمن : جذاب،برازنده ولایق *
دونوش : مفهوم لفظی اش به عقب بازگشتن ومراجعت نمودن است لیکن مجازا به معنی تغییر وتحول اساسی جهت توسعه وگسترش چیزی ونیز ترقی وپیشرفت می باشد *
رشمه :روبان یا لنتی که به منظور زینت استفاده می شود
ریما : نام قدیم در یاچه ارومیه .
زئینَب :نگین سنگی قیمتی ،جواهرات ،زینت پدر
َزرتکین :دختر یابانویی که نظیرطلااست ،همانند طلا
زَرخانیم :خانمی نظیرطلا ،زیبا روی
زَرلی :پوشانده شده باطلا ،مزیّن به طلا
زومرود (زُمُرد ): سنگی قیمتی وبراق به رنگ سبز
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |