آزربایجان اوشاقی(بچه آزربایجان)
یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره عوض اینکه کاهوهای خوب رو سوا کنه ،همه ی کاهو های نامرغوب رو سوا میکنه و میخره ازش می پرسند چرا اینکار رو کردی میگه : صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست مردم همه ی کاهوهای خوب رو میبرند و این کاهوها روی دست او می مونند و من بخاطر اینکه کمکی »به« او بکنم اینها رو میخرم اینها رو هم میشه خورد این ترکه کسی نبود جزعارف بزرگ،سید العرفا، استاد کل آیت الله سید علی قاضی طباطبایی تبریزی
نوشته شده در سه شنبه 92/1/13ساعت
12:43 عصر توسط آتامین بالاسی(بچه ی بابام) نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |