سفارش تبلیغ
صبا ویژن






آزربایجان اوشاقی(بچه آزربایجان)

شخص – صرف – ساخت – بن – شناسه

چنانکه گفته شد ، فعل صرف می شود .یعنی برای آنکه بر زمانهای نختلف و شخصیتهای مختلف دلالت کند صورتهای گوناگون می پذیرد .

در هر فعل شش شخص وجود دارد :

اول شخص مفرد : می روم گئدیره م

دوم شخص مفرد : می روی . گئدیرسن

سوم شخص مفرد : می رود . گئدیر

اول شخص جمع : می رویم . گئدیروخ

دوم شخص جمع : می روید . گئدیرسیز

سوم شخص جمع : می روند . گئدیرلر


وقتی صورتهای شش گانه فعل را مانند مثال بالا ( اول شخص مفرد ، دوم شخص مفرد ، سوم شخص مفرد ، اول شخص جمع ، دوم شخص جمع ، سوم شخص جمع ) به دنبال هم می آوریم ، می گوئیم که آن فعل را صرف کرده ایم .

هر فعلی در هر یک از زمانها اقسام گوناگونی پیدا می کند هر یک از صورتهای شش گانه آن ، شکلهای مختلفی می یابد که هر یک از آنها را ساخت یا صیغه فعل می گوئیم .

بطور مثال : ساخت فعل « آمدی » ماضی مطلق ، دوم شخص مفرد است .

بن فعل :

در هر ساختی از فعل ، جزئی هست که مفهوم اصلی فعل از آن به دست می آید . این جز در همه ساختهای شش گانه فعل ، ثابت است و مفهوم و پیام اصلی فعل را در بر دارد . و آن را بن فعل می گویند . به مثالهای زیر دقت کنید :

می خورم .یئییره م . می خوری . یئییرسن . می خورد . یئییر .خواهی خورد . یئیه جاخسان . خورده بود . یئئمیشدی . می خورند .یئییرلر می خواستم بخورم . ایستیردیم یئیه م

در این مثالها خور و یئی بن فعل هستند .

همانگونه که در مثالهای بالا مشخص است « می » و « ب » اجزائی هستند که پیش از بن می آیند . و « م . ی . د . ید . ند . » اجزائی هستند که پس از بن می آیند .

هر یک از فعلهای فارسی دو بن دارند :

1-1- بن ماضی : که همه فعلهای ماضی و بعضی کلمه های دیگراز آن ساخته می شود . مانند رفت که بن ماضی آن رفتن است و فعلهای ماضی رفتم . گئتدیم . رفته بودم . گئتمیشدیم . رفته اند . گئدیبلر ، می رفتم گئدیردیم . و رفته بود گئتمیشدی . از آن درست شده است .

2- بن مضارع : که فعلهای مضارع ( زمان حال ) و فعل امر و پاره ای کلمه های دیگر از آن ساخته می شود .

مانند : « رو » که بن مضارع « رفتن » است . فعل های مضارع می روم . گئدیرم . بروم . گئده م به اضافه فعل امر برو . گئت و نیز کلمه های رونده گئده ن ، روان گئدیلی و روش گئدیش از آن درست شده اند .

شناسه : جزئی که در فعل ، شخص ( اول شخص ، دوم شخص ، سوم شخص ) را نشان می دهد شناسه نامیده می شود .

شناسه وسیله شناخت فعل است .

شناسه ها شش تا هستند که در ساخت های گوناگون فعل به کار می روند :

( م - ی – د – یم – ید – ند ) به مثالهای زیر دقت کنید .

می روم ، می روی ، می رود ، می رویم ، می روید ، می روند

گئدیرهم ، گئدیرسن ، گئدیر ، گئدیروخ ، گئدیرسیز ، گئدیرلر

بخوانم ، بخوانی ، بخواند ، بخوانیم ، بخوانید ، بخوانند

اوخویام ، اوخویاسان ، اوخویا ، اوخویاق ، اوخویاسیز ، اوخویالار


نوشته شده در پنج شنبه 92/2/26ساعت 7:16 عصر توسط آتامین بالاسی(بچه ی بابام) نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت